گروه تاریخ و اقتصاد: در تاریخ 22 سپتامبر سال 480 قبل از میلاد نبرد سالامیس میان ایران و یونان در تنگهای به همین نام رخ داد. این سومین نبرد از دومین رویارویی تاریخی دو کشور بزرگ عهد باستان بود. بنا به گزارش هرودت ، مورخ یونانی ، پیش از آغاز نبرد دریایی سالامیس ، خشایارشا از همه امیران محلی و فرماندهان دریایی نظرشان را راجع به نبرد دریایی خواسته بود. پاسخها تماما در تایید نبرد دریایی با ناوگان دریایی یونان بود ، مگر نظر آرتمیس؛ او گفت « من که در تمامی نبردهای شاه به لحاظ شجاعت و فداکاری از احدی کمتر نبودهام ، عرضم این است که نیروهای خود را بیجهت تلف نکنید و از رزم دریایی احتراز جوئید زیرا یونانیان در کار دریا برتری دارند. چه الزامی در این کار است؟ » اما فرمان شاه بر آن شد که رای اکثریت به کار بسته شود و خود شاه شخصا ناظر جریان نبرد باشد. با شروع نبرد آرتمیس نیز بهرغم مخالفت اولیه ، فرماندهی پنج کشتی جنگی را برعهده گرفته و در نبرد شرکت کرد. نیروی دریایی ایران برخلاف کشتیهای یونانی که آرایش صف را اختیار کرده بودند به دلیل تنگی جا بهطور ستونی اقدام به حمله کرد و ناگهان زیر آتش نیروهای دشمن قرار گرفت. نبرد تا شب ادامه داشت و در این نبرد بیش از نیمی از کشتیهای ایران و یک سوم کشتیهای یونان نابود شدند و بنابراین سپاه ایران اقدام به عقبنشینی کرد. یونانیان که ابتدا متوجه پیروزی خود نشده بودند ، صبح روز بعد با شگفتی دیدند که از کشتیهای ایرانی خبری نیست! تمیستوکلس* بعد از این پیروزی گفت: « حسادت خدایان نخواسته که یک شاه واحد بر آسیا و اروپا حکمرانی کند. » سرانجام این نبرد ناکامی سپاه ایران و پیروزی یونانیان بود. * تمیستوکلس: سردار آتن و تقویت کننده نیروی دریایی یونان http://www.donya-e-eqtesad.com/news/829727
/ نبرد دریایی سالامیس مدارک این نبرد متأسفانه یکطرفهاست زیرا هر چه ما در بارهٔ این نبرد میدانیم مطالبی است که هرودوت تاریخنویس یونانی ذکر کردهاست و در مدارک شرقی کلمهای وجود ندارد. پس از نبرد ترموپیل و تسخیر آتن توسط خشایارشا در واقع جنگ ایران و یونان خاتمه یافته بود و نبرد دیگری در حقیقت هیچ ضرورتی نداشت چرا که نیروی دریایی ایران در آن هنگام بر دریاها مسلط بود. پس از شنیدن خبر تسخیر آتن توسط خشایارشا ، یونانیان اقدام به مشورت نمودند یکی از بزرگان آتن به نام تمیستوکلس معتقد بود که در جزیره سالامیس به دفاع بپردازند اما سایر یونانیان میگفتند این کاری بیهوده است که برای دفاع گوشهای از کشوری جانبازی کنند که قلبش آتن هم اکنون در دست دشمن است و جهازات باید در دریا برای دفاع از پلوپونز بکوشند. تمیستوکلس که دید نمیتواند نظر خود را به دیگران بقبولاند ، نامهای به شاه ایران نوشت و خود را از طرفداران ایران نشان داده گفت که چون یونانیان قصد فرار دارند ، وقت آن است که سپاه پارس آنان را یکسره نابود کند. خشایارشا پیغام را راست انگاشته ، ناوگان مصری تحت فرماندهی ایران جزیره پنسیلوانیا را تسخیر کرد. یونانیان در جزیره سالامیس گیر افتادند و لذا گفتند « یا باید در همین جا مقاومت کنیم یا نابود شویم » و این همان چیزی بود که تمیستوکلس میخواست. آرتمیس ، ساتراپ زن کاریا ، به گفتهٔ هرودوت تنها کسی بود که قبل از نبرد با شرکت ایران ، در این نبرد مخالفت کرد. قبل از شروع نبرد دریایی سالامیس ، خشایارشا از همهٔ امیران محلی و فرماندهان دریایی نظرشان را راجع به نبرد دریایی خواسته بود. پاسخها تماماً در تأیید نبرد دریایی با نیروی بحریه یونان بود ، مگر نظر آرتمیس ، او گفت « من که در تمامی نبردهای شاه به لحاظ شجاعت و فداکاری از احدی کمتر نبودهام ، عرضم این است که نیروهای خود را بیجهت تلف نکنید و از رزم دریایی احتراز جوئید زیرا یونانیان در کار دریا برتری دارند. چه الزامی در این کار است؟ » اما فرمان شاه بر آن شد که رأی اکثریت به کار بسته شود و خود شاه شخصاً ناظر جریان نبرد باشد. با شروع نبرد آرتمیس نیز علیالرغم مخالفت اولیه ، فرماندهی پنج کشتی جنگی را برعهده گرفته و در نبرد شرکت کرد. نیروی دریایی ایران برخلاف کشتیهای یونانی که آرایش صف را اختیار کرده بودند به دلیل تنگی جا بطور ستونی اقدام به حمله کرد و ناگهان زیر آتش نیروهای دشمن قرار گرفت. نبرد تا شب ادامه داشت و در این نبرد بیش از نیمی از کشتیهای ایران و دو سوم کشتیهای یونان نابود شدند و لذا سپاه ایران اقدام به عقب نشینی کرد. یونانیان که ابتدا متوجه پیروزی خود نشده بودند در صبح روز بعد با شگفتی دیدند که از کشتیهای ایرانی خبری نیست! تمیستوکلس بعد از این پیروزی گفت « حسادت خدایان نخواسته که یک شاه واحد بر آسیا و اروپا حکمرانی کند. » در این زمان خشایارشا نگران این موضوع شد که یونانیها پلی که از آسیا به اروپا ساخته بود (هلس پونت) را نابود کنند و لذا اقدام به مشاوره با سرداران خود نمود. نظر مردونیه این بود که خود وی با تعدادی سپاهی برای تسخیر کامل یونان در این سرزمین باقی بمانند و خشایارشا با سربازانش به آسیا برگشت. نظر به این موضوع که چرا یونانیها پل را نابود نکردند باید گفت که در آغاز چنین تصمیمی داشتند ولی آریستید گفت که اگر ما پل را نابود کنیم خشایارشا با تمام قوا حمله میکند و اینقدر پافشاری میکند که احتمال زیاد فتح نصیبش میشود. پس به این دلیل پل نابود نشد و اکثر سپاه ایران به آسیا بازگشت و مابقی در اروپا حت فرمان مردونیه ماند تا جدال پلاته http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF_%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B3 ------ ...
نبرد ماراتون بین ایران و یونان ... 1host2u.com 14/09/490قم ارتش نبرد ماراتون (در یونانی: Μάχη τοῡ Μαραθῶνος) در سال ۴۹۰ پیش از میلاد در محلی به نام ماراتون در پی نخستین یورش ایرانیان به یونان به وقوع پیوست.
پیش زمی...ادامه مطلب»