در یازدهم اردیبهشت ۱۳۵۴ پزشک شاه تشخیص داد که شاه مبتلا به سرطان غدد لنفاوی شدهاست. هر چند شاه این موضوع را برای سه سال حتی از فرح نیز پنهان کردهبود. شاه که همواره و از کودکی گمان داشت به نوعی تحت حمایت خداوند و امامان شیعه است ، زمانی که فهمید دچار بیماری سرطان شدهاست ، اعتماد به نفس ناشی از این سرچشمه روانی را نیز از دست داد.
شاه به درخواستهای آمریکا برای استفاده از نفوذ خود در اوپک برای پایین آوردن قیمت نفت پاسخ منفی داد. این موضوع باعث شد تا امریکا برای پایین آوردن قیمت نفت از او ناامید شده و دست به دامن عربستان سعودی شود. از سوی دیگر کارتر فشارش بر روی شاه برای بهبود دمکراسی در ایران را از سر گرفت. مخالفان شاه این را به عنوان نشانه احتمالی پایان حمایت بی قید و شرطی که شاه از واشنگتن در تمام این سالها دریافت میکرد قلمداد نمودند. صرفنظر از اینکه آیا شاه همچنان مورد حمایت غرب بود یا خیر ، خود شاه احساس میکرد که دیگر مورد حمایت نزدیکترین متحد خود یعنی ایالات متحده نیست. در واقع او آمریکا را نیز به عنوان حامی روانی خود ، در کنار خود نمیدید. شاه پس از سقوط ، برداشته شدن حمایت غرب از حکومت خود را بزرگترین عامل سقوط خود عنوان میکرد و انگیزههای دموکراتیک مردم ایران را نفی مینمود. به سبب باور ریشهدار شاه به نظریه توطئه٬ او در تحلیلهای خود به دنبال دستهای خارجی مسبب انقلاب بود و به طور مداوم از دریافت ریشههای واقعی و داخلی نارضایتیها عاجز بود. سرانجام زمانی که احساس نمود آشتی با دشمنان قدر قدرت خارجی ممکن نیست٬ دلسرد و عصبی گردید و از اداره امور عاجز شد. در واقع اسناد آرشیوهای انگلیس و امریکا نشان میدهد که تا پایان اکتبر ۱۹۷۸ سیاست این دو کشور بر حفظ نظام سلطنتی بود. تنها از اوایل نوامبر دو کشور به دنبال راه حلهای جایگزین حل بحران افتادند و از ایده خروج شاه از ایران حمایت نمودند. زیرا آنها به این نتیجه رسیده بودند که شاه دیگر قدرت یا ارادهای برای رهبری ندارد.
از میان نزدیکان عاطفی شاه ، ارنست پرون سالها پیش درگذشته بود. اشرف ، خواهر دوقلوی او که در نیویورکزندگی میکرد ، از نظر انقلابیون چهرهای مخدوشتر از آن داشت که بتواند به ایران بازگردد و به تقویت روحیه شاه کمک کند. و از همه بدتر اسدالله علم تنها چند ماه قبل با بیماری سرطانی مشابه خود شاه ، درگذشته بود. بنابراین سرچشمههای حمایت کننده روانی ، یکی یکی او را ترک گفته بودند.
شاه در ماههای آخر دچار تزلزل شخصیت و بلاتکلیفی و عدم توانایی تصمیمگیری بهموقع شده بود. تمام ارکان جامعه حول شخص او شکل گرفته بود و با تزلزل شاه تمام این ارکان به هم ریخت. امیر ارجمند به دستور شاه به ارتش (به خصوص بعد از واقعه هفده شهریور) در مورد عدم سرکوب مردم اشاره میکند. دستور منع تیراندازی مستقیم ارتش به مردم (که منجر به پیروزی انقلاب با تلفاتی ناچیز شد) و همچنین وسواس شاه در چیدن و انتخاب فرماندهان ارتش بهگونهای که همیشه فرمانبردار او باشند ، در نهایت منجر به این شد که در نبود یک شاه تصمیم گیرنده ، فرماندهان ارتش فاقد قدرت تصمیم گیری باشند. سرانجام با بالا گرفتن اعتراضات ، شاه در ۲۶ دی ۱۳۵۷ ایران را ترک کرد و مدتی بعد در ۲۲ بهمن همان سال انقلاب ایران به پیروزی رسید.
در تحلیلی نهایی٬ شاه نتوانست به رویاهایش در مدرن سازی ایران برسد زیرا نتوانست ملتش را با خود همراه کند. او « ایزوله » شدن خودخواستهای از مردمش را برگزید. این انزوا افسانه اتحاد شاه و مردم٬ براساس جذبه معنوی سلطنت را مخدوش و در پایان نابود ساخت.
ساختار شاهمحور قدرت در ارتش ایران و نبود آموزش کافی برای مواجهه با ناآرامیهای مدنی نتیجهای جز فاجعه و خونریزی در پی نداشت. چندین و چند مورد تیر اندازی ارتش به سوی مردم اتفاق افتاد که بدترین آن وقایع هفدهم شهریور بود. در این روز که بعدها به نام جمعه سیاه معروف شد ، هزاران نفر در میدان ژالهتهران برای یک تظاهرات مذهبی گرد آمدند. وقتی مردم حکومت نظامی را نادیده گرفتند ، سربازان به سویشان آتش گشودند که در نتیجه آن بسیاری از مردم کشته و یا به شکل وخیمی مجروح شدند. جمعه سیاه نقشی اساسی در رادیکال کردن جنبشهای اعتراضی داشت. این کشتار فرصت هر گونه مصالحه را کاهش داد ، به گونهای که جمعه سیاه ، به « نقطهٔ بیبازگشت » انقلاب معروف شد.
سقوط دولتمصدق در سال ۱۹۵۳ میلادی شروع دوره مطلق گرایانه سلطه محمد رضا شاه بود که سعی مینمود جامعه ایران را همسوی با غرب ، و مخصوصاً آمریکا مدرنیزه کند. ولی رژیم ، خواسته مردم را اشتباه فهمید و با عرضه خود به عنوان دست نشانده آمریکا به غرور ملی لطمه وارد کرد. در نتیجه آن انقلاب ۱۹۷۹ رخ داد که در آن اشراف و طبقات غربگرا کنار زده شدند و راهی برای رادیکالیزم مذهبی و سلطه بنیادگرایی دینی باز شد. محمدرضا پهلوی پس از خروج از کشور در ۲۶ دی ۱۳۵۷ به مصر رفت و در اسوان مورد استقبال رسمی انور ساداترئیس جمهور مصر قرار گرفت. سپس از ۲ بهمن مدتی را در مراکش مهمان ملک حسن دوم پادشاه این کشور بود. با فشار دولت انقلابی ایران و ملاحظات سیاسی دولت مراکش ، او نیز مجبور به ترک مراکش شد و در ۱۰ فروردین ۱۳۵۸ به باهاما رفت که برای مدت موقتی به او ویزای گردشگری داده بود. تلاشهای او برای گرفتن پناهندگی سیاسی از انگلستان بی نتیجه ماند. با پایان یافتن ویزا او توانست در ۲۰ خرداد به مکزیک برود. بیماری او در مکزیک هر روز شدت مییافت اما او بیماری واقعی خود را از پزشکان مکزیکی پنهان میکرد. هرچند پزشک مخصوص او که از پاریس میآمد او را تحت شیمیدرمانی قرار میداد ، پزشکان مکزیکی او را برای مالاریا درمان میکردند.
با شدت یافتن بیماری ، بر خلاف میل دولتمردان آمریکا او توانست اجازه ورود به امریکا بیابد. او در ۳۰ مهر به امریکا رفت و برای درمان پزشکی در بیمارستان نیویورک بستری شد. او همچنین چند بار مجبور شد بصورت پنهانی به مرکز سرطان مموریال اسلون-کترینگ برود. با بروز بحران گروگانگیری در سفارت آمریکا ، هیچ کشوری علاقه به پناه دادن یک پادشاه بیتاج و تخت نداشت. محمدرضا پهلوی پس از خروج از بیمارستان نخست در ۱۱ آذر به مرکز پزشکی ویلفورد هال در پایگاه نیروی هوایی لاکلند در تگزاس ، سپس در ۲۴ آذر به پاناما و در ۳ فروردین ۱۳۵۹ (۲۳ مارس ۱۹۸۰) به مصر رفت و انور سادات به او پناهندگی داد.
مدت کوتاهی پس از ورود وی به مصر پزشکان معالج طحال او را خارج کردند. سرطان او در وضع پیشرفتهای بود و پایان کار وی نزدیک بود. سرانجام در ساعت ۹:۴۵ دقیقه روز ۵ مرداد ۱۳۵۹ خورشیدی ، محمدرضا پهلوی در سن ۶۱ سالگی ، در قاهره درگذشت. جسد وی در مسجد الرفاعی ، پس از یک مراسم رسمی ، خاکسپاری شد. ------...
کودتای ۲۸ مرداد... parseed.ir 19/08/1953 تاریخ کودتای ۲۸ مرداد (به تعبیر حکومت پهلوی: رستاخیز ۲۸ مرداد) کودتایی است که با طرح و حمایت مالی و اجرائی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا و آژانس اطلاعات مرکز...ادامه مطلب»
آخرین سفر آخرین شاه ایران ... 1host2u.com ۱۳۵۹/۰۱/۰۳ تاریخ محمدرضا پهلوی پس از خروج از کشور در ۲۶ دی ۱۳۵۷ به مصر رفت و در اسوان مورد استقبال رسمی انور سادات، رئیسجمهور مصر قرار گرفت. سپس از ۲ بهمن مدتی را در ...ادامه مطلب»
جدا شدن بحرین از ایران... 1host2u.com ۱۳۵۰/۰۵/۲۳ تاریخ جدا شدن بحرین از ایران پس از گذشت سالها اشغالگری آلخلیفه و بریتانیا، در روز ۲۲ مرداد ۱۳۵۰ در زمان حکومت محمدرضا شاه پهلوی و با چشمپوشی وی از حاکمیت...ادامه مطلب»